یشان در نیمههای شب دو نامه اعتراضی و درعینحال تحکمی برای تیمسار فلاحی-رئیس ستاد مشترک ارتش- و سرهنگ قاسمی – فرمانده لشگر ۹۲ زرهی ارتش در اهواز- تنظیم کرده و از آنان میخواهد که مقدمات شرکت تیپ را در این عملیات فراهم آورند.
۴ مهر سال ۱۳۵۹ شمسی معلوم شده بود ارتش صدام هرگز در یک هفته به تهران نمیرسد! پیشروی ماشین جنگی صدام کُند شده بود و ارتش بعثی پشت شهرهای مهم ایران گرفتار مقاومت مردمی شده بود. اما صدام غم نداشت؛ میدانست چه کسانی پشتش ایستادهاند.
بیان خاطرهای از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی و اعزام نیرو از اهواز برای کمک به نیروهای ارتش و بسیج سخن گفت.
محمدعلی رجایی، رئیس وقت جمهوری اسلامی ایران، با اطمینان و قوت قلب گفت که: «ما سرنوشت جنگ را در میدان جنگ تعیین میکنیم».
اهواز - جنگ تحمیلی که آغاز شد، ناگهان خوزستان پیشانی مقاومت مردمی شد که تنها دو سال از انقلاب اسلامیشان گذشته بود و هنوز در حال تثبیت حرکت نوپای خود بودند ولی در برابر دشمن کوتاه نیامدند.
«عملیات الی بیتالمقدس» که به آزادسازی خرمشهر انجامید، برای همدانیها به دلیل حضور پررنگ حاج محمود شهبازی فرمانده سپاه همدان و حاج حسین همدانی فرمانده قلبهای مردم دارالمؤمنین بسیار حائز اهمیت است به ویژه اینکه با شهادت حاج محمود شهبازی، غم بزرگی در سینه حاج حسین جای میگیرد اما او هم بالاخره از دروازه شهادت به یارانش میپیوندد.
نیروهای تکاور ارتش که از افراد زبده این گردان بودند با آرپیجی سعی بر بهم زدن آرایش دشمن در «خرمشهر» داشتند، اما تعداد کم نیروها باعث شده بود تا آنها بیشتر از حد پراکنده شوند و همین امر ناخدا صمدی را نگران کرده بود