دفاع مقدس به ما آموخت که با اتحاد، همدلی، یکپارچگی، همبستگی و پیروی از رهبری، خواهیم توانست دشمن را ناکام گذاشته و با صلابت سرزمین اسلامی خود را از گزند بدخواهان حفظ کنیم.
همسر شهید غوابش میگوید: «عبدالکریم به همه افرادی که قصد ورود به سپاه را داشتند گوشزد میکرد، باید دلسوز نظام و مطیع رهبر باشید اگر برای حقوق و کار میخواهید وارد سپاه شوید همان بهتر که نیایید.»
من همیشه به بسیجی بودن خویش افتخار میکردم و میکنم و هیچگاه خود را پاسدار قلمداد نکردهام، من یک بسیجیام، یک بسیجی پابرهنه انقلاب، یک بسیجی صفر رهبری و آمادهام در هر جای این کره خاکی تحت فرمان او جان خویش را فدا کنم.
روزی که شهید دشتآبادی، عازم آخرین مأموریتش شد به فرزندش علیرضا سفارش کرد: «بعد از من تو مرد خانه خواهی بود و بدان هیچ راهی جز راه اهل بیت شما را به مقصد نمیرساند.»
همسر شهید میگوید: «وقتی بهرام برای آخرین بار تماس گرفت ریحانه حاضر نشد با او صحبت کند و اعلام کرد با پدرش قهر است! میگفت همه پدرها کنار بچههایشان هستند اما پدر من نیست.»
دو برادری که برای اعزام به سوریه هویت خود را تغییر داده و از طریق لشکر فاطمیون راهی دفاع از حرم شدند؛ این دو برادرِ تکتیرانداز آسایش را از داعشیها گرفته بودند.
شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید دوران کودکی و نوجوانی حاجقاسم چگونه گذشت، تفریحات و بازیهای کودکیاش چه بود، چگونه نماز میخواند و پدر و مادر چگونه در شکلگیری شخصیت این سردار بزرگ نقش داشتند.
در گردان سیدمجتبی «حُر»هایی بودند بعضاً اعدامی. برخی دیگر هم در دوران جوانی و به خاطر کارهای خلافی که کرده بودند، حبس کشیده بودند
یک مداح اهل بیت گفت: یکی از دلایلی که جلوی دعای کمیل را در مدینه گرفتند اثرگذاری بیان امیرالمومنین (ع) بود که در قالب این دعا بیان میشد. یکی از گزارشهایی که دوستان بعثه به من دادند این بود که حتی پلیس هم گریه میکند